loading...
خادم الحجه
دوست بازدید : 51 پنجشنبه 18 خرداد 1391 نظرات (0)

پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله که پیغمبر تمام امم و ملل الی یوم المحشر است ، به خوب

حرف زدن نمی نازد . جای تردید نیست که خوب حرف زده است . قرآن آنچنان

خوب حرف زده است ، که فصاحت عرب را عقب انداخته است . ولی حضرت

خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله به خوب حرف زدن قرآن تحدی نمی کند ، بلکه به علم قرآن

و هدایت و رحمت و موعظه بودن قرآن و به راه انداختن بندگان به طرق کمال ،

 تحدی و داوطلبی می کند .

بله قرآن فصیح است،عربی مبین است ... ولی درعین حال،شان پیغمبرصلی الله علیه وآله

اجل است از این که به خوب حرف زدن قرآن تحدی و داوطلبی کند . بلکه آن

حضرت به علم قرآن داوطلبی کرده است . البته نمی خواهم فصاحت قرآن را

انکار کنم . قرآن خودش می گوید که عربی مبین است ، یعنی عربی فصیح و

خوب حرف زده است . این ملا خوشگل است اما به خوشگلیش داوطلبی

 نمی کند ، بلکه به ملاییش داوطلبی می کند . این کتاب می گوید من ملا هستم .

من دارای علوم اولین و آخرین هستم .{هودآیه14} من به ظاهر و باطنم یک شعله ی

علمی آورده ام که از پیدایش بشر تا پایان دنیا ، این چنین شعله ی علمی در

 روی این کره ی زمین پدید نیامده و پدید نخواهد آمد ...




                                                                                                 گزیده ای از سخنرانی مرحوم حلبی
                                                                                              حدود چهل سال پیش مسجد سید اصفهان
                                                                                                 منبع : کتاب مجالس نبوت و قرآن

 

قرآن

دوست بازدید : 228 پنجشنبه 18 خرداد 1391 نظرات (0)

اسلام با شرایط مخصوص و معینی جهاد ابتدایی با کفار را تجویز کرده و فتح

ممالک و بلاد را خواستار شده ، ولی نه از جنبه ی مادیت و توسعه ی آب و

خاک ، بلکه از نظر تهذیب و تربیت افراد بشر و هدایت کردن اقوام و ملل و

در حقیقت فتح ممالک ظاهریه را مقدمه ای از برای فتح مداین قلوب قرار داده

که واسطه ی فتح و پیروزی لشگر سلاح ، فورا سپاه اصلاح یعنی علما و خطبا

و دانشمندان دینی وارد شوند و حقایق قرآن و معارف اسلام را به گوش آنان

برسانند تا شهرستان های قلوب و مداین ارواح از نعمت های قرآن برخوردار

شوند ، و به آداب اسلامی مهذب گردند .

از این جهت است که جهاد را تحدید به حدود معینه از حیث نفرات و رئیس

و مرئوس و کیفیت مقاتله نموده است ؛

اولا، زمامدار و فرمانده ی لشگر یا باید معصوم از گناه باشد مانند نبی و

وصی ، یا ملکه ی عدالت و تقوی داشته باشد که تا جنگ مجاهدین حیوانی

 و سبعی و شهوی نباشد ، بلکه در همه حال ملاحظه ی خدا و حقیقت شود .

ثانیا، باید قبل از جنگ ، دشمن را دعوت به دین اسلام کنند ؛ اگر قبول کرد

جنگ ساقط است و اگر دشمن از اهل کتاب بود و جزیه را قبول نمود ، باز

 هم جنگ ساقط است .

ثالثا، اگر دشن حاضر شد که عقد مهانه ، یعنی پیمان متارکه جنگ تا مدت

معین ببندد ، یا عقد زمام  و امان ببندد که در امان مسلمین باشد تا کلمات

مسلمانان را بشنود یا عقد صلح ببندد ، ... در تمام این موارد مجاهدین باید

دست از جنگ بردارند .

رابعا، در صورت وقوع جنگ نباید مجاهدین اسلامی مکر وغل و غش و

تقلب کند ؛ نباید پیرمرد سالخورده ، بچه ی تازه سال و زن را بکشند ، و به

وسیله ی بستن آب و یا مسموم نمودن آب و غذا نباید شهری و قلعه ای را

فتح کنند .

پس ، از این حدود و قیود و هزاران شروط دیگری که در کتب فقهی مکتوب

 است ، به خوبی معلوم می شود که اسلام کشور گشایی ظاهری را به مقصد

عالی و هدف مقدس بالاتری خواستار است ، که آن عبارت است از تربیت

روحی کفار و مشرکین ، به طوری که اگر آن هدف بدون نبرد و جنگ حاصل

شود جهاد ساقط خواهد بود . . .

«گزیده ای از سخنرانی مرحوم حلبی سال 1328- مشهد مقدس »

 

جهاد

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 40
  • بازدید سال : 111
  • بازدید کلی : 4,653