loading...
خادم الحجه
دوست بازدید : 65 دوشنبه 08 خرداد 1391 نظرات (0)

سال ها پیش ، عصر جمعه ای علامه ی بزرگوار و مجاهد ،

مرحوم آیه الله امینی در خانه ی محقر او در خیابان لرزاده پای

نهاد و در میان پلکان صدایش را شنید که مشغول درس و

بحث جدی است . با شناختی که از قدر و ارج علمی او

داشت ، پنداشت که لابد با جمعی از علما و فضلا در کار

مباحثه ی دینی است و آنگاه که پشت در ، تنها و تنها دو

کفش دید ، به فکر فرو رفت که این های وهوی و سر و صدا

برای دو تن چه معنا دارد ؟! با خود گفت : شاید دیگران کفش

ها را به درون برده اند ! اما وقتی به داخل اتاق رفت ، با

شگفتی دید استاد است ، تنها با دو شاگرد به اصطلاح

عامی ، اما از سر جان مایه گذاشته است و مطالب به آنان

می آموزد . آنگاه که پس از پایان درس ، از سر اعجاب موضوع

را از ایشان جویا شد، جوابی به این مضمون شنید :


" آقای امینی ! شما الغدیر نوشته اید . زحمت کشیده اید ، خدا اجرتان دهد ولی ما

"الغدیر" ناطق هم لازم داریم
. ان شاءالله خدای بزرگ  و امیرالمومنین

علیه السلام شما را تایید نمایند اما اگر شاگردانی در این بساط تربیت کنید که 

به طور گویا اهداف ولایت وغدیر را مطرح کنند و از آن دفاع نمایند ، البته

زحمات شما بهتر به ثمر می نشیند...."
                                                         منبع : کتاب آفاق انتظار
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 15
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 15
  • بازدید ماه : 19
  • بازدید سال : 90
  • بازدید کلی : 4,632